از چهره مهتاب ؛ لکش قسمت ماشد
از عشق ؛ غم مشترکش قسمت ما شد
هی فال گرفتیم در آیینه تقدیر ...
زنگار گرفت و ترکش ؛ قسمت ما شد ...
وقتی که فلک ؛ حکم به تنهایی ما داد
’بر خورد ورقها و تکش ؛ قسمت ما شد
عمریست که آشفته این بود و نبودیم ؛
از مساله ساده ؛ شکش قسمت ما شد...
گفتند که ایام جوانی چه قشنگ است...
غمها و شب و شاپرکش ؛ قسمت ما شد
نامرد رفیقان ؛ به خدا بشکند این دست 
وقتی که فقط بی نمکش ؛ قسمت ما شد...

 

شهاب مرادی



تاريخ : دو شنبه 30 شهريور 1394برچسب:شهاب مرادی, | 13:45 | نويسنده : آریا |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 59 صفحه بعد